- بغل گیری
- در آغوش گرفتگی
معنی بغل گیری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در آغوش گیرنده، شایسته بغل گرفتن
Embrace
объятие
Umarmung
обійми
uścisk
abraço
abbraccio
étreinte
omhelzing
การกอด
pelukan
गले लगाना
חיבוק
kucaklama
kukumbatia
আলিঙ্গন
گلے لگانا
گرفتن بار برای حمل و نقل
شغل و عمل فال بین، طالع بینی
شغل و عمل غلط گیر، گرفتن غلط در نوشته یا گفتۀ کسی
غلط گیری کردن: تصحیح کردن غلط های متن چاپی
غلط گیری کردن: تصحیح کردن غلط های متن چاپی
تصحیح نوشته یا گفته کسی. یا غلط گیری کتاب یا مقاله. اغلاط چاپی کتاب یا مقاله را روی اوراق نمونه مطبعه تصحیح کردن
گرز گیری (زورخانه) عمل میل گرفتن: میل گیری چو کند غمزه آن چشم سیاه میل دردیده دشمن کشد از بیم نگاه. (گل کشتی)
تصحیح نوشته یا گفته کسی
خجالت شرمندگی